این روزها
دلم عجیب هوای با تو بودن را دارد
دلم برای چشم های پر غرورت
نگاه های مهربانت
خال روی چونه ات
چال روی گونه ات وقتی كه می خندی
تنگ شده...
برو ادامه خیلی قشنگه...
آنقدر دل تنگ شده ام
كه در تمام لحظه های بی تو
حضور سبز تو را احساس می كنم
و صدای نفس هایت را می شنوم
خوب من
زودتر برگرد
تا به نبودنت هم
مثل روزهای خوب بودنت
عادت نكرده ام
برگرد تا فراموشی سهم عشقمان نشده
برگرد تا هنوزها دیر نشده
برگرد و قفل دلم را تو باز كن
دلم برای شعرهای عاشقانه ات تنگ شده
دلم برای یك لحظه با تو بودن لك زده
دلم برای شیطنت چشم هایم وقتی كه به تو می نگرد تنگ شده
دلم برای خودم هم تنگ شده
آخر با رفتن تو من هم رفتم...